خـاطـرهای کـه هر از گــاه ...
دنـیـا کـوچکـتر از آن است کـه گـمشـدهای را در آن یـافتـه بـاشی
هیـچ کـس ایـنجا گـُم نـمـیشود ...
آدمهـا بـه همـان خونـسردی کـه آمـدهانـد
چـمدانـشان را میبـندنـد و نـاپـدید میشونـد
یـکی در مـه
یـکی در غبـار
یـکی در بـاران
یـکی در بـاد
یـکی در غبـار
یـکی در بـاران
یـکی در بـاد
و بـیرحـم تـرینشـان در بـرف
آنـچه بـر جا میمـاند
رد پـایـیست و خـاطـرهای کـه هر از گــاه
پـس میـزنـد مـثل ِ نـسیـم ...
پـردههـای ِ اتــاقـت را